یه دنیا گل نرگس
|
|
یه دنیا گل نرگس
باز یه جاده و یه سبد گل كه نشسته منتظر ِمسافرش، مسافری كه قراره نه
خسته از راه برسه، نه خوابآلود... مسافری كه در كوله بارش سوغاتیهای
خوردنی نداره، مسافری كه پیغام داده زود میآید، اما كِی؟
جاده خسته شده از شماره روزها و شبها و ساعتها
آخه این دفعه عقربهها هم سرشون گیج رفته
این دفعه دیگه خورشیدم حوصله طلوع كردن نداره و آسمون هم تك و تنها و بدون
ابر خیره مونده
اما گلها پلاسیده نشدند
خسته نشدند
اونها هنوز منتظرن كه پرپر بشن زیر قدمای مسافر
دلم میگه
عصر جمعه كه باز دلت گرفت و یه سر اومدی لب جاده
یه دنیا گل نرگس بیار
آخه احتمال اومدن مسافر بیشتره
بگو همه بیایند
همه دلتنگند
همه خستهدل هستند
همه الغوث گو
همه ندبه كننده
وای كه چقدر كار دارم
باید حیاط خلوت دل را خونه تكونی كنم
واسه یه مهمون...
نظرات شما عزیزان:
|
جمعه 9 ارديبهشت 1390برچسب:, |
|
|
|